|
سغدیانوس
سغدیانوس از شاهزادگان هخامنشی و هفتمین پادشاه این سلسله و به باور برخی پسر غیر عقدی اردشیر یکم است. وی با همراهی خواجه ای به نام فارناسیاس بر خشایارشای دوم شورید و برادرش را چهل و پنج روز بعد از به سلطنت رسیدن به قتل رسانید [۱] و خود به دست برادر دیگرش داریوش دوم به قتل رسید. داریوش دوم او را به یک اتاق آکنده از خاکستر انداخت و به فرمانروایی شش هفت ماههٔ او، در خاکستر مرگ پایان داد.
تصاویر تاریخی
تاریخ -تاریخ کشور-کوروش کبیر -مستند -نادرشاه -شمشیرنادرشاه
Landkreuzer P نام یکی از فوق سنگین ترین تانک های تاریخ است چراکه بیش از 1,500 تن وزن و قابلیت حمل بیش از 100 نفر رو داره . این هیولای 1500 تنی در سال 1943 توسط آلبرت اسپیر آلمانی ساخته شد . اولین کشوری که از این نفربر یا تانک فوق سنگین تولید کرد آلمان نازی بود . در 23 جون سال 1942 وزیر دفاع آلمان نازی پیشنهاد کرد که یک همچنین تانکی با وزن 1500 تن و با قابلیت های زیاد رو به تلید برسونند بعد از آن ادولف هیتلر از این پیشنهاد استقبال کرد و دستور طراحی و تولید این تانک فوق سنگین را صادر کرد . می توان نام این تانک یا نفربر رو توپ هم گذاشت چراکه علاوه بر حمل تعداد زیادی افراد به دو توپ 250 م م و یک توپ 80 م م هم مجهز هست ولی بر خلاف ویژگی های منحصر به فرد این توپ ، تانک ، نفر سرعت بسیار پایینی داره . سرعت این تانک حداکثر فقط 15 کیلومتر در ساعت است . در صورتی که نفربر های جدید و امروزی آمریکا با یک همچین سرعتی در آب حرکت می کنند ولی شایان ذکر است که هیچ نفربری نیست که توان حمل این تعداد افراد رو داشته باشه . یکی از ویژگی های دیگر این تانک در این است که این تانک قابلیت تجهیز به توپ های هوایی رو هم دارد .
سال ساخت : 1943
کشور سازنده : آلمان نازی
وزن : 1,500 تن
طول : 42 متر
عرض : 18 متر
ارتفاع : 7 متر
سرنشینان : 100 نفر hypnotized skull
سلاح اصلی :دو توپ 250 م م
سلاح دوم : توپ 80 م م
اسب بخار : 2,200 hp
سرعت : 15 کیلومتر در ساعت
نیروی حرکت : ؟
چنین تانکی و یا نفربری در واقع جزو بهترین تانک هایی بوده است که موشک ها و یا راکت های ضد تانک و یا نفربر بر روی آن اثر چندانی نمی کرده و از بدنه ای تشکیل می شده که تقریبا مثل بدنه کانتینر بوده و گلوله نمی توانست در آ« نفوذ چندانی کند و در حقیقت آسیبی به افراد حاضر در نفربر نمی رسید . در وب سایت رسمی " هیتلر روح آلمان گفته شده که از این تانک 5 دستگاه ساخته شد که هر کدام از آنها توانستند ضربات بسیار زیادی رو به نیرو های متفقین بزنند . این سایت علاوه بر این گفته ها می گوید : این تانک به پیشرفته ترین توپ های ضد هوایی مجهز بود و همینطور قادر بود با بیشتر جنگنده ها مقابله کند و همچنین به جز موشک ها یا بمب ها با شعاع انفجار 8 کیلمتر قادر به منهدم کردن این هیولا نبودند . این سایت می افزاید که بعد از نزدیک شدن متحدین به مرز های آلمان ، ژنرال پسترو فتنون دستور داد که این 5 دستگاه هیولا را در کوه های آلمان در زیر خاک مدفون کنند تا دست متحدین به تکنولوژی و ساخت چنین تانکی در صورت پیروزی بر آلمان نرسند . هیچ نیرویی نتوانست این 5 تانک را غول آسا را نابود کند در صورتیکه طبق گفته های این سایت در بیش از 19 جبهه حضور داشته است و در هر 19 نبرد آلمان پیروز جنگ بوده است . انگلستان جزو کشور هایی بود که می خواست برای نابودی این هیولا چاره ای پیدا کند . و به همین دلیل برنامه ای ریخت تا در صورت رویئت این غول آهنی 10 جنگنده و 10 تانک و همچنین با استفاده از 20 موشک ضد تانک این تانک را نابود کنند . این تانک به محض اینکه در آخرین نبرد خود که در سال 1945 بود حاضر شد این برنامه اجرا شد ولی باید گفت که تمام سرنشینان آن سالم و همچنین موتور ها سیستم های داخلی و همچنین همان نیروی همیشگی را داشت و فقط آسیب هایی در ناحیه یکی از توپ های ضد هوایی شد . که باید گفت این عمل بعث شد که انگلستان بیش از 12 هواپیما جنگی خود را به وسیله ضد هوایی این غول از دست بدهد .
در واقع هنوز حتی یک مدرک از اینکه این تانک ها در کجای آلمان هستند وجود ندارد و هنوز کسی موفق به کشف کردن این غول ها نشده است . گفته می شود در نوشته ای که از ژنرال پسترو فتنون در مورد این هیولا به جا مانده گفته است این موضوع با کلمه کلیدی گفته شده است و طبق بررسی کارشناسان این تانک احتمالا در نزدیکی کوه های فلشنز نزدیکی مونیخ است ولی هنوز حتی یک لاشه از این تانک به دست نیامده است .
سکه هخامنشی
سکههای هخامنشی شامل سکههای دارای نشان شیر و گاو نر در دوره کوروش و کمبوجیه و سکههای دریک، سیگلوی که از دوره داریوش تا پایان هخامنشیان رواج داشت، می شود. در سده ۶ پیش از میلاد در ساردیس لیدیه ضرابخانه ای وجود داشته است که از فتح ساردیس بدست کورش در ۵۴۷، از آن برای ضرب سکه های هخامنشی استفاده شد. این سکه ها تصویر روبرویی از یک شیر و یک گاو نر را در روی سکه، که نمادی بوده که همراه نام پارسه وجود داشته، و دو چهارگوش حک شده بر پشت سکه داشتند در دوره داریوش نخست سومین پادشاه هخامنشی (۵۲۱ تا ۴۸۵ پیش از میلاد) به فرمان وی نخستین سکههای زرین «دریک» و سیمین سیگلوی که شهرت جهانی یافتند، ضرب گردید. سکههایی که مردم میتوانستند آنها را به آسانی در تمام سرزمین پهناور ایران یعنی از مصر تا هندوستان که بخش سترگی از جهان آنروز را پایه ریزی میداد به کار برند و از این بابت دشواریهایی که میان قومها و ایالتهای گوناگون ایران در امر داد و ستد وجود داشت، بر طرف گردید. سکه دریک زرین تنها به فرمان شخص پادشاه ضرب میشد لیکن سکههای سیمین چنین وضعی نداشت. داریوش اجازه داده بود، تا ساتراپهای او سکههای سیمین مورد نیاز را در ضرابخانههای واقع درقلمرو فرمانروایی خود ضرب نمایند. سکههای دریک در کلیه کشورهای مجاور به ویژه یونان بسیار رواج داشت، به گونهای که بانکداران بیگانه با رغبت بسیار پول هخامنشی را میپذیرفتند و قسمت مهمی از داد و ستدها بانکی خود را با آن انجام میدادند.
در دوره داریوش سوم، دو دریکی که به وزن ۸۰/۱۶ گرم و نیم دریکی که نصف دریک بود و از دید نقش نیز ناچیز تفاوتی با دریک و سیگلوی داشت، ایجاد گردید. بر پشت سکههای دریک و سیگلوی، بیشتر فرورفتگی نا به سامان چهارگوش یا چهارگوش مستطیل وجو دارد که دربعضی از این فرورفتگی ها اگر دقت شود نقش دیده میشود. برخی از سکه شناسان در پژوهش های خود اشاره به نقوشی مانند جانور خوابیده یا سر جانور، یا سر اسب یا پرنده یا ماهی نمودهاند. در مجموعه سکههای «هخامنشی» (ارنست بابلون) سکهای است که در فرورفتگی پشت آن به گونه روشنی نقش قسمت جلوی کشتی دیده میشود. این سکه ضرب شهر کاری، در آسیای کهین است، زیرا یک حرف که نشانه این منطقهاست، بر روی آن فرورفتگی است.
بر روی شماری از سکههای شاهی هخامنشی نیز نشانهها موجود است که بتوان آنها را به واسطه تفاوتی که با نشانهها سکههای ضرب شده در شهرهای لیبی، یا مفیلی یا کیلیکیه دارند، ضرابخانه شهری را که سکه در آن ضرب گردیده تعیین نمود. به جز این نشانهها، نشانهها دیگر به همراه حروف نیز گاهی بر روی دو دریکیها مشاهده میگردد که چون این نشانهها بر روی سکههای ماژه که در بابل پس از دوران هخامنشی در مدت فرمانروایی خود ضرب زده و بر روی چند سکه اسکندر و سلوکوس نخست دیده شدهاست، میتوان باور داشت که این سکههای دو دریکی پس از دوره هخامنشی ضرب زده شده و محل ضرب بابل بودهاست. بر سکههای دو دریکی، یا شیارهای مواج با نقش دو هلال یا نقش قسمت جلو کشتی دیده میشود. و بر سکههای دریک داریوش سوم، تصویر کماندار، مانند کمانداران پیش از او نیزه به دست ندارد، بلکه به جای نیزه دشنه به دست گرفتهاست.
در زمان هخامنشیان هیچیک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازهٔ داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازهٔ داریوش سکهٔ نقره بزنند، چرا که ضرب سکهٔ طلا در انحصار مرکز بود.
سکههای زر را دریک (داریک) و سکههای سیم را سیگلوی میگفتند. وزن دریک ۸/۴۲ گرم و و وزن سیگلوی ۱۰/۷۵ گرم بود. عیار سکههای دریک بسیار بالا بود و با آزمایش روی نمونههای به دست آمده معلوم شدهاست که فلزش تنها ۳٪ آلیاژ میداشتهاست. این خلوص بالا باعث رواج این سکه شد و همواره سکههای طلای هخامنشی سخت معتبر بودند. در اواخر دوران هخامنشی دودریکی هم ضرب شد. کیفیت سکههای زر در تمام دوران هخامنشی ثابت ماند.
دریکها و سیگلویها دارای نقش «کماندار پارسی»اند. این نقش در طول دو قرن سلطنت هخامنشیان تغییراتی داشت. از آنجا که سکههای هخامنشی تاریخ ضرب ندارند از روی قراین دیگر نقشهای مربوط به دوران هر پادشاه را تعیین کردهاند. سکههای هخامنشی جز موارد استثنایی تنها در یک سو دارای نقش هستند و پشت آنها معمولاً فرورفتگی مربع شکل و ناهمواریهای نامنظمی وجود دارد. اینها اثر قسمت برجستهٔ سندانیاست که هنگام چکشزدن بر سکه گذاشته میشد.
در زمان هخامنشیان بعضی ساتراپیها هم که در ادارهٔ امور داخلی خود آزاد میبودند سکههای مخصوص به خود ضرب میکردند که مثلاً تصویر الههٔ مورد پرستششان روی آنها نقش شده بود.